نقش زمان در تحلیل مکانی بیماری ها در شهر تهران
Authors
Abstract:
در سطح یک شهر ،شناسایی مناطق با ریسک بالای ابتلا به یک بیماری خاص و بررسی رفتار هربیماری در دورههای زمانی مختلف، اهمیت فراوانی درکنترل بیماریها و مدیریت سلامت در جامعه دارد. در این تحقیق، روند مکانی مرگ ومیر بیماری مبنا در مناطق مختلف شهر تهران با محوریت تغییرات زمانی در بازههای فصلی وسالیانه در دوره بیست ساله از 1372تا 1392 مطالعه شد. تحلیلهای زمینآماری جهت بررسی وجود ارتباط بین بیماریهای مختلف در یک زمان خاص و در یک مکان با مناطق اطراف آن، ابزارهای مختلفی دارند. شاخص محلی موران(LOCAL MORAN’S I INDEX)با تحلیل همسایگی و ارزیابی بیماریها و پیدا کردن فاصله موثر همسایگی در زمان های مختلف، به شناسایی نقاط با ریسک بالا(HOT SPOT)میپردازد. شاخص موران نحوه ارتباط یک متغیر در فضا و زمان با مناطق همسایه و نقاط داغ بیماریهاو کلاسهبندی آن ها در خوشه های مکانی را شناسایی میکند. در سطح یک شهر با وجود مساحت ثابت مناطق ،شعاع همسایگی ممکن است در بازههای زمانی مختلف بسته به ماهیت بیماری و تاثیر پذیری آن از عوامل محلی و یا سراسری متفاوت باشد.نتایج بر روی دوازده گروه مرگ و میر بیماری مبنا نشان داد که هر از گروه به میزان متفاوتی با مکان زندگی دارای ارتباط میباشد. این ارتباط بین مناطق مختلف ممکن است در حالت خوشه ای بودن مناطق و یا پراکندگی آنها وجود داشته باشد. این مقدار برای پنج گروه بیماریهای مغزی، کبدی، گوارش و خونریزی،سرطان و سرطان معده دارای ارتباط معنادارتری با عامل مکان در ابعاد یک شهر بوده است. شایان ذکر است که این ارتباط ممکن است در ابعادی بزرگتر از شهر دارای مقداری متفاوت باشد. سپس با بکارگیری تحلیلهای زمانی برای پنج بیماری که دارای شاخص مکانی بالاتری بودند، وابستگی هر یک از بیماریها در بازههای زمانی سالانه و تغییرات هر بیماری با فصول مختلف بررسی شد. نتایج حاکی از تفاوت شعاع همسایگی برای بیماریهای مختلف در فصول مختلف و همچنین تفاوت مناطق با ریسک بالای هر یک از بیماریها با تغییر فصل و تغییر پارامترهای محیطی بود. درروندسالانه طبق نتایج در دورهی بیست ساله، وابستگی هر بیماری به مکان با توجه به تغییرات وضعیت اجتماعی-اقتصادی و سلامت جامعه کاملا متفاوت است.
similar resources
اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textاثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین
Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...
full textتحلیل مکانی شاخصهای کیفیت زندگی در شهر تهران
از حدود چهار دهه پیش، جامعهشناسان، سیاستمداران، اقتصاددانان و جغرافیدانان، دامنۀ وسیعی از روشهای آماری را برای تحلیل و سنجش کیفیت زندگی افراد و گروهها با هدف دستیابی به ابزار مفیدی برای تصمیمگیریهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی مورد استفاده قرار دادند. در این میان جغرافیدانان، افزونبر توسعۀ شاخصهای کیفیت زندگی، درپی شناسایی و درک الگوبندی جغرافیایی شاخصهای کیفیت زندگی در ارتباط با فراین...
full textتوزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در شهر تهران: رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی
این مقاله نابرابریهای درون شهری را در سطح نواحی شهر تهران براساس شاخص های کیفیت مسکن مورد بررسی قرار می دهد. با استفاده از داده های حاصل از سرشماری، رویکرد تحلیل اکتشافی داده های مکانی برای بررسی خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج نشان می دهد که خود همبستگی مکانی و ناهمگنی مکانی و به دنبال آن نابرابری درون شهری در توزیع مکانی شاخص های کیفیت مسکن در سطح نواحی شه...
full textنقش استاتین ها در بیماری آلزایمر
زمینه و هدف: بیماری آلزایمر یک اختلال پیشرونده ی اضمحلال عصبی می باشد که توسط چندین اختلال شناختی از جمله ناتوانی در اجرای فعالیت های روزمره ی زندگی و تغییرات خلق و خو مشخص می شود. مطالعات گسترده نشان میدهد که کلسترول زیاد یک عامل خطرناک در آسیب ناشی از بیماری آلزایمر می باشد. مطالعات تحقیقاتی بالینی و مولکولی زیستی بیانگر این است که استاتین ها به عنوان داروهای کاهنده ی کلسترول می توانند سبب ک...
full textMy Resources
Journal title
volume 5 issue 4
pages 227- 238
publication date 2016-06
By following a journal you will be notified via email when a new issue of this journal is published.
No Keywords
Hosted on Doprax cloud platform doprax.com
copyright © 2015-2023